تقیه بنت غیث
تَقیّه بِنْتِ غَیْث، ام علی (505-579ق/ 1111-1183م)، از بانوان شاعر و ادیب شامی، ملقب به ستُّ النِعَم (بانوی نعمتها). وی در خانوادهای اهل دانش در دمشق زاده شد. جدش ابوالحسن علی بن عبدالسلام (د 478ق) از شاعران صور و پدرش ابوالفرج غیث معروف به ابن اَرْمنازی (د 509 ق)، خطیب و کاتب بود (ابن خلکان، 1/ 299؛ یاقوت، 1/ 159).
تقیه 13 ساله بود که در 518 ق و در پی اشغال بندر صور به دست صلیبیان، همراه بزرگ خاندان، ابومحمدحسن بن علی که در این زمان به قضاوت اسکندریه منصوب شده بود، با خانواده به اسکندریه رفت (ابن اثیر، 10/ 620؛ سلفی، 323). او در آنجا با ابوطاهر احمد سلفی اصفهانی آشنا شد و در محضر وی چنان نیک دانش اندوخت که سلفی در کتابش از وی با عنوان «بانویی شاعره که هرگز نظیرش را ندیده» یاد کرد و حتى پارهای از اشعار او را در برخی یادداشتهایش آورد (نک : ص 54؛ ذهبی، 280؛ صفدی، 10/ 384؛ ابن خلکان، 1/ 297- 298). علاوه بر سلفی، کسانی چون صفدی، منذری و ابوالحسن مقدسی، ضمن نقل حدیث از او، به مقام شاعری وی اذغان کرده، او را ستودهاند (نک : صفدی، 10/ 385؛ منذری، 2/ 100).
بنا به قول عمادالدین کاتب، ابوالقاسم حمزۀ مخزومی مغربی در 571ق/ 1175م در دمشق عماد را ملاقات کرد و دفتری از اشعار تقیه را به او هدیه داد. عماد متذکر میشود که تقیه با خط خود بر روی دفتر نوشته بود که حمزۀ مخزومی این اشعار را در 561 ق، مستقیماً از وی شنیده است (2/ 221-222؛ نیز نک : مقری، 2/ 603).
بنا به گفتۀ سلفی (ص 322)، همسر تقیه ــ فاضل بن سعدالله ــ نیز اهل شعر بود و به همراه دو فرزندش در مدرسۀ عادلیه دانش آموخت. ظاهراً یکی از فرزندان او به نام ابن محدث پس از مدتی محضر سلفی را ترک گفت و خاطر او را بیازرد. تقیه در قصیدهای مفصل، از این اقدام فرزندش عذرخواهی کرد (برای آگاهی از سایر مکاتبات شعری تقیه با شاعران و ادیبان همعصرش، نک : عمادالدین، 2/ 222-223).
بیشتر اشعار تقیه در قالب قصیده، قطعه و در مواردی غزل است. وی خود مدعی است که در شعر مدح و هجا سرآمد روزگار خویش است. قصیدهای که وی در کهنسالی برای ملک مظفر ایوبی سرود، چنان در کار مدح و وصف مجلس بزم و باده خواری مهارت نشان داد که موجب حیرت و شگفتی سلطان شد، و او ناچار گردید در رزم و حماسه هم قصیدهسرایی کند. مدح تقیه از ملک مظفر میبایست در فاصلۀ سالهای 570 تا 571 ق باشد که وی به دمشق سفر کرده است (ابن خلکان، 1/ 298؛ ذهبی، نیز صفدی، همانجاها).
سرودههای فخریۀ تقیه حکایت از آن دارد که وی از متنبی (303-354ق)، سخت تأثیر پذیرفته است. تقیه افزون بر اینها، در دوری از وطن اشعاری سوزناک سروده است (نک : عمادالدین، 2/ 223؛ سیوطی، 35). میدانیم که در همین زمان شهر او صور، به دست صلیبیان افتاده بود، اما شگفت اینجا ست که این بانوی دانشمند دربارۀ شهر اشغال شدۀ خویش، تنها به ناله و سوز بسنده کرده است و هیچگونه اشارهای به حملات مسیحیان نمیکند. تقیه تا پایان عمر در اسکندریه ماند و همانجا درگذشت.
مآخذ
ابن اثیر، الکامل؛ ابن خلکان، وفیات؛ ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، حوادث و وفیات 571-580ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1417ق/ 1996م؛ سلفی، احمد، معجم السفر، اسلام آباد، 1988م؛ سیوطی، نزهة الجلساء فی اشعار النساء، قاهره، مکتبة القرآن؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ژاکلین سوبله و علی عماره، بیروت، 1402ق/ 1982م؛ عمادالدین کاتب، خریدة القصر، به کوشش احمدامین و دیگران، قاهره، 1951م؛ مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1417ق/ 1996م؛ منذری، عبدالعظیم، التکملة لوفیات النقلة، به کوشش بشار عواد معروف، بغداد، 1405ق/ 1981م؛ یاقوت، بلدان.